از دجال نترسید تا مشرک نشوید او در برابر اراده ی خداوند ضعیف است !!
آیا می دانید بشقاب پرنده ها بیش از 30 سال است که در زمین ساخته شده اند تا با آن ذهن مردم دنیا را منحرف کنند
آنها می گویند بشقاب پرنده ها هر لحظه ممکن است حمله کنند و ما تنها مدافعین زمین هستیم پس دشمنان ما دشمنان مدافعین زمین اند
آنها وقتی از بشقاب پرنده و تهدیدات فضائی دیگر صحبت می کنند می توانند افکار عمومی را با خود همراه کنند
پس آنها با بشقاب پرنده هایشان می ترسانند و اگر متوجه بشوید آنوقت طور دیگری می خواهند شما را مرعوب کنند
آیا می دانید که خیلی چیزها بر روی زمین ، بازی آنهاست
از دجال نترسید اما او را بشناسید
اما اکنون دانلود کنید
قسمت بیستم (پدیده “اشیاء پرنده ناشناخته” – یک) (حدود چهل مگابایت)
قسمت بیست و یکم (پدیده “اشیاء پرنده ناشناخته” – دو) (حدود چهل مگابایت
و این صفحه را نیز در سایت وعده صادق حتما ببینید :
یک شعر زیبائی بود از یه شاعر گمنام توی همین فیدای پارسی بلاگ پیداش کردم http://tamana65.parsiblog.com/mlink/?4242178 : « نشد هنوز نشد از قفس جدا باشیم / به ما نیامده مثل پرنده ها باشیم » تحریک شدم که بسرایم نمی دونم شاید چیزی که می نویسم فردا به اسم یکی دیگه چاپ بشه یا هر اتفاق دیگه ای بیفته شاید هم کسی خوشش نیاد اصلا از این که آدم یک شعر خاص با زیبائی و وزن خاصی رو بذاره جلوش و از روش تقلید کنه کمی ضایع کردن حق شاعرشه! آخه یک سبک هم می تونه از نظر وجدان آدمها انحصاری باشه فکرشو بکنید اگه کسی غزلهای حافظ رو تقلید نمی کرد از یک طرف بعضی ها ممکن بود عمرشونو بالای قبر حافظ بگذرونند و از طرف دیگه شعرهای زیبای امروز رو نداشتیم پس اجازه میخوام که بعد از پانزده سال سرودن باز هم تقلید کنم البته این بار از یک شاعر نسبتا گمنام
نمی شود کمی از سمت راه برگردم / از این فلش سوی خط سیاه برگردم / نمی شود کمی از کودکی نگاه کنم / به سایه روشن چشمان ماه برگردم / نمی شود مگر از روی تپه های بلند / به عمق زمزمه قعر چاه برگردم / نمی شود نفسی باز هم به مرغ سحر / به روی منبر گل مثل شاه برگردم ........
فعلا همین
دیگر قباحت را به اوج رسانده اند و چه ادعاهای مسخره ای که نکرده اند
تنها پیام ما این است :
جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم
کشتار و اسارت کاروان بین المللی آزادی بر محاصره کنندگان عرب غزه از قبیل شاه مصر ( مبارک ) و سردهندگان شعار نه غزه نه لبنان در داخل کشور مبارک باد
ابتدائی ترین ناگفته های دفاع مقدس
قسمت اول :
رویکرد بعثی در درون ایران
آشنا و بیگانه همیشه به شما گفته اند نظامیان کشورمان با عراقی ها جنگیدند عراقی ها آنجا بودند عراق این مقدار مهمات داشت آن شب عراق حمله کرد ! و ... البته شاید بعضا بگویند که با نماینده گان پنجاه و چهار کشور می جنگیدند اما هرگز کسی نگفته که در کنار سپاه بدر عراق در مقابل مجاهدین خلق ایران که در کنار ارتش بعث عراق بودند جنگیده !!
حتی اقلا کسی نمی گوید که اینها ستون پنجم شیعه و اسلام بودند و آنها ستون پنجم بعث و کفر کسی نمی گوید معنی کلمه بعثی ملی گراست !!
همان بعثی هائی که مثل مجاهدین خلق ایران از هیچ جنایتی بر علیه مردم کشورشان کوتاهی نکردند و چند صد هزار جوان شیعه عراقی را با انگیزه های جنایتکارانه و ترس و طمع واهی به شهادت راساندند
بله اینها را بدانید رویش فکر کنید و به خاطر بسپارید چون باز هم بعید است کلیت صدا و سیمای ملی ما رفتارهای عوام پسندانه را کنار گذاشته و از این چیزها حرف بزند برخی از منتفذین آنها معتقدند که برنامه هایشان نباید به فروش آگهی و پذیرش آگهی هایشان لطمه بزند و کاش با این « رویکرد بعثی » هیچ گاه به سراغ مدافعین حریم قدسی شیعه و اسلام و مسلمین نروند !
عقربه های ساعت ایام دوباره چرخید تا باز هم آزادی خرمشهر بهانه ای باشد که آرمان کوچولوی تخس نونور در برنامه کودک شبکه دو سرود بی مزه و بعثی ایران جونم را برای خرمشهر بخواند
باز هم نمی دانم چرا نمی گویند در بهترین وضعیت اگر پرستارها و بهیارهایمان را هم در آمارمان جمع می کردیم فقط هشت درصد کسانی که می توانستند به جبهه آمده بودند و چرا آنقدر که ممد نبودی پخش می کنند به تحلیل عبارت خرمشهر را خدا آزاد کرد امام خمینی نمی پردازند
اصلا چپرا توضیح نمی دهند که ما برای دفاع از مرزهای تحمیلی مان و جلوگیری از ادامه جنگ هم که شده باید تا بغداد پیش می رفتیم و عراق را به اکثریت آن یعنی شیعیان و مجلس اعلا و سپاه بدر تحویل می دادیم
امام پیامی داشت که یک وقت آن را از روزنامه بریده و با چسب جلد کرده بودم اما گمش کردم فرموده بود آزادی یک شهر شما را مغرور نکند که از هدف اصلی بازبمانید هدف ما برافراشتن پرچم اسلام بر بالاترین قله های کرامت انسانی است
یادم هست در حدود سال 78 سید حسن خمینی « با وجود همه سوتی ها و اشتباهاتی که اخیرا داشته که خداوند به لطفش عاقبت همه ما و ایشان را به خیر کند » در مصاحبه با هفته نامه شما گفته بود با گفتمان دشمن نمی شود به او ضربه زد و این یعنی اینکه
نمی شود ما خودمان بعثی ایرانی باشیم و با عبارات مجعولی چون جنگ ایران و عراق یک کار اصولی برای اصلاح وضع مستضعفین عالم انجام بدهیم و اگر با این رویکرد هزاران برنامه هم ساخته بشود پشیزی ارزش و تأثیر نخواهد داشت