سربازی تمام شد برگشتم ولی با این تفاوت که از یک روستا رفته بودم و به یک شهر برگشته ام البته شهری که بودم تقریبا 1000 برابر تمیشهر یعنی حدود 8 و نیم ملیون نفر جمعیت دارد جمعیتی البته از سلیقه های گوناگون و افکار متنوع و بعضا کاملا متضاد تشکیل شده که نسبت و تناسب چندانی با هم ندارند و شهری که قدمت آنچنانی ندارد
تنها چیزی که می توانم از تهران بگویم این است که :
تهران معجونی بود از آرامش و اضطراب مخلوطی از عوامیت و نخبگی آش شله قلم کاری از بیکاری و تلاش از مرگ و زندگی از حیا و بی ادبی از خواب و بیداری دوستی و فریب تنهائی و با هم بودن ترکهای فارس دود و دم و گرما و ترافیک و باغ های جنگلی خوش آب و هوا و تهران اگر چه در بحران امنیت است اما فقط شهر ارازل و اوباش نیست و چیزی به اسم مردم دارد
و اما تمیشهر
روستای خاطراتم
شهری با قدمت یک اصالت
دهستان بزرگ شدن نسلی که جزءی از آن بودم
دهکده همبستگی یک قوم
دیار اعتماد و هم اندیشی
قصبه غیرت
دیار همت و تلاش
اما باز هم
سلام چشمه های خشکیده
سلام چاه های شور
سلام کشاوزانی که هنوز می کارند
سلام فقط ترکی صحبت کردن
سلام مسجد جامع خاتم الانبیا
سلام میدونگاهی
سلام رفقا
تیمور. [ ت َ / ت ِ ] (اِخ ) امیر. نخستین پادشاه گورکانی و مو?سس سلطنت این سلسله که از 771 تا 807 هَ . ق . در بیشتر ممالک آسیا با کم...
تیمور تیمور. [ ت ِ ] (اِ) این لفظ ترکی است به معنی فولاد و چون در ترکی قاعده ای است که بعد از حرف مضموم «واو»، بعد مفتوح «الف »، و بعد...
تیمور تیمور. (اِ) تیمورِه . سنگی که در شکم بعضی حیوانات تولید می گردد و آن را مانند فادزهر استعمال می کنند. (ناظم الاطباء).
تیمور تیمور. [ م ُ ] (اِخ ) ? جزیره ای از مجمعالجزایر سُند (جزایر مالزی ) که در مشرق جزیره ? فلورِس واقع است که میان کشورهای اندونزی و ...
اگر لغت تیمور را درلغت نامه دهخدا مرورکنیم به توضیحات بالا دست می یابیم .بسته به اینکه وجه تسمیه تیمورلو نام پادشاه است لغت اول اما اگر از لحاظ لغت دوم بررسی کنیم می بینیم که فولاد نوشته شده است . یکی از ویژگیهای مردم تیمورلو سخت کوشی وتلاش بی وقفه اکثریت آنها است شاید این ویژگی از زمانهای قدیم هم با آنها بوده است اگر از این منظر بررسی کنیم مردم تیمورلو مردمانی سخت کوش وتلاشگر بوده اند که دربرابر مشکلات وسختیها همچنان فولاد مقاوم بوده اند پس نامگذاری تیمورلو هم به این اسم متاثر از سختی فولاد و سخت کوشی این مردمان بوده است پس لزومی هم ندارد که نام چندین ساله آن که شاید قبل از تیمورلنگ هم به این اسم به خاطر سخت کوشی مردمانش مشهور شده عوض شود.
دانیشماخ جُموش اولسا دانیشماماخ قیزیل دی ( اگه حرف زدن نقره باشه حرف نزدن برات طلاست
دانیشماخ باشارمیسان دانیشماماخ کی باشاریسان ( حرف زدن بلد نیستی حرف نزدنو که بلدی ) (ضرب المثل خوبیه البته به شرطی که باهاش کسی رو تحقیر نکنیم )
آدام اولمیان یرده گچیه عبدالکریم دیللر ( جائی که آدم نباشه به بز می گن عبدالکریم!)
دانیشماخ جُموش اولسا دانیشماماخ قیزیل دی ( اگه حرف زدن نقره باشه حرف نزدن برات طلاست
دانیشماخ باشارمیسان دانیشماماخ کی باشاریسان ( حرف زدن بلد نیستی حرف نزدنو که بلدی ) (ضرب المثل خوبیه البته به شرطی که باهاش کسی رو تحقیر نکنیم )
آدام اولمیان یرده گچیه عبدالکریم دیللر ( جائی که آدم نباشه به بز می گن عبدالکریم!)
دون داشا دون چسسحه ( به سنگ سنگ به کلوخ سنگ ) ( یعنی حرف یکی نیست چند تا دستور ضد و نقیضه ) کدومشونو گوش کنم
آدامنان اشح اولماسا اشحین بیری اولار بیر میلیون ( اگه یه سری آدمها خر نشن خر یکی یه ملیون میشه ) (البته به نرخ چند سال پیش ) ( ضرب المثل خوبیه به شرطی که باهاش غیبت کسی رو نکنیم )
ایصفاهان اوزاخ کیدیسی یاخین
( معنی اول :درسته اصفهان دوره ولی کرت و قناتش نزدیکه یعنی همون کرت و قنات اینجا هم هست ؛ اینجا هم میشه حساب کرد )
( معنی دوم : وقت زیادی نمونده تا موضوع روشن بشه )
کوتح بهشت دن گلیب ( کتک از بهشت اومده ، یعنی این که مردم از ترس جهنم می رن بهشت ) قبلنها برای کتک زدن دانش آموزا استفاده می شد یعنی مای نسل نیمه سوخته
قیزی قویدون بشیحه جاهازینی چح اشیحه (تقریبا میشه : دخترو بذار تو قنداق جهازو ببر به قشلاق )ولی بهتره بگیم ( دخترو بذار تو قنداق جهازش باشه با رززاق ) که البته کلا جهاز و مهریه سنگینه که یواش یواش داره جوونا رو از ازدواج دورمیکنه قدیما جهاز چهار تا ضرف و ضرف بود با یه جاروب مهر هم یه چیزی تو همین حدودا وقتی اینو میگیم که امام صادق عطری به خودش می زد که بعد از رفتنش بوش تو کوچه بود کسی نمی گه اون امام بود ولی وقتی جهاز و مهر حضرت بی بی فاطمه زهرا روحی و ارواح العالمین له الفدا رو می گیم بعضی ها می گن بابا دیگه اونا معصومم بودند شما معصوم نباش آفرین ایل و طایفه تو بفروش پول مهر خانومتو بده
اشحیی آدم الینجن آدام اوزی اشح اولار ( آدم تا بخواد خرو آدم کنه خودش یه پا خر میشه ) ( رفاقت کانون اصلاح و تربیت نیست باید دور رفیقی که نمی تونی عوضش کنی خط بکشی )
اولینن اولمح اولماز (یعنی با میت نمی شه مرد )
باجیون اولسین باجی سوز چوخ واقت یوخ ( خواهرت بمیره خواهر حرفم زیاده وقتم به باده )
می گن 2 تا زن همسایه صبح که همسرشون گله رو می بردند چرا می شینن تو کوچه حرف زدن تا عصر که شوهراشون برمی گشتند یکی به اون یکی میگه که حرفامون تموم نشد ولی وقت ورراجیمون تموم شد
سامان دوشدی زامان اولدی ضرب المثل فارسیش میشه ( کاه افتاد شاه مرد! )
می گن یه روز شاه دستور می ده که یه ده بیست نفر از ورراجترین زنها رو بیارن بندازن تو زندون انفرادی ببینیم باز هم حرفی برای گفتن دارن یا نه یه یه وقت از سقف سلول بغلی یه پر کاه می افته پائین بعد زنه برمیگرده می گه کاه افتاد بغلی فکر می کنه این گفت شاه (توی این ضرب المثل شخصی به اسم زمان ) افتاد بعد بلند می گه شاه افتاد شاه مرد که از صدای اونا زندانبان و لشکر و ملت همه خبر میشن و به گوش خود شاه هم می رسه که میگن شما مردی
بله بالا لاردان توح باجالاردان ( همچین بچه های تخس و نونوری رو باید از پنجره بریزیشون پائین ) البته چون قدیما خونه ها زیاد بلند نبود اینا چیزیشون نمی شد منظور اینه که باید سربسرشون گذاشت که اصولا کار درستی نیست آدم سربسر بچه مردم بذاره
ایستیسن بولسن عینالی نجور زیارتگاه دی باخ زائیرینه
اگه می خوای بدونی عینالی چه جور زیارتگاهیه زائرشو ببین
آدامی دوستینن تانیالار
آدمو از رفیقش می شناسن ( یعنی با هر کی رفاقت کنی یواش یواش خود اون میشی )
کافشین
هیناب دنن ؛قهحطدلیغ ایللرینن
ریضا شاهین اوزون سیبللرینن
کندیمیزین یاری کلیدلرینی
آدی داما قردی ایجیدلرینی
باداملاین قابیخلاین اییبلر
آغیز یارا فقط یاری دییب لر
گنه قوتولماموش اونون قاداسی
قحطلیغ اولدی اون بش ئیل سوراسی
ادامه شعرو حتما ببینید ادامه مطلب
صندوق نظر ات شما
دوکاندار آلتی بارماغین باباسی
گورر کی آجلیغا عولور بالاسی
یاواشجا گوم توچور طلیس لرینه
وداع ادر سورا انیس لرینه
دیئر کی قونشونو چاغیر دنن گل
بو بوغدادی آپاردی دارتا اول
بیزه بیرآز چورک ورن ؛گلنده
ورر کی قالماسین قاداسی سنده
گدیب سورا آجینان عولدی یولدا
یادا اوتاندیغنان عولدی یولدا
او واق دا ملا مرتضی ده گتدی ؟!
مین اوچ یوز ییرمی دورده رحلت ادی ؟!!
محرمین دادی او ئیل بولیندی
جماعتین گوناهلاری سیلیندی
بو گونده قدر نعمتی بولنلر
بیر آز گوجادی هاردا سوز گولنلر
بو واخدا کافشین یالان دانیشماز
یالان دسه مخاطبی آلیشماز
سوروش ددیمم گوجالارین دیلین جن
کیتابداچی قهحطلیغی سیلین جن
هر زمان وقت داشتید برای شنیدن ماجرا حتما پای صحبت پیرمرد یا پیرزنی که بالای 70 سال داشته باشد بنشینید
www.kafshin.dxd.ir وبگاه اشعار کافشین
www.tamiia.dxd.ir وبگاه روستای تیمورلو
بسم الله الرّحمن الرّحیم
هیناب دنن ؛قهحطدلیغ ایللرینی
ریضا شاهین اوزون سیبللرینی
کندیمیزین یاری کلیدلرینی
آدی داما قردی ایجیدلرینی
باداملاین قابیخلاین اییبلر
آغیز یارا فقط یاری دییب لر
گنه قوتولماموش اونون قاداسی
قحطلیغ اولدی ئییرمی ئیل سوراسی
حاشیه مقاله
( امپراتوری ناتوان اما باشکوه؟! )
عناوین فرعی
( سلمان جاسوس اعراب یا جاسوس ایرانیان؟! )
( دین قربانی جنگ زرگری پان ترک و پان فارس )
مسأله بسیار عجیبی که متأسفانه ذهن کمتر کسی را به خود مشغول می کند برخورد دوگانه و یک بام و دو هوا با دو شخصیت تاریخی سلمان و بابک خرم دین است که هم پان ترکیستها و هم پان فارسیستها موضع مشترکی در قبال آنان اتخاذ کرده اند گروه هائی که علی از ظاهر از کارد و پنیر با هم بدترند و علی الخصوص پان ترکها که متأسفانه برای تحریک فارسها اعراب را بر فارسها برتری و رجحان می دهند و فارسی را زبانی شرم آور و عربی را نهایت هنر می شمرند و بعضا یا کلا فارسی را لهجه ( فکر کنم حدود پنجاه و چهارم عربی ) می دونند
یادم می آید زمانی در دانشگاه پیام نور تبریز با آقای دکتر فیض اللهی وحید که برای اخذ مدرک دوم یعنی کارشناسی زبان فارسی در کلاس دکتر نعمت الله موسوی با هم بودیم و مباحثی با هم داشتیم از جمله که ایشان که از اساتید زبان ترکی در دانشگاه آزاد تبریز بودند تلویحا می گفتند سلمان یک صحابه ساختگی هست ایشون که گویا بنا به سن تقریبا بالائی که دارند مراوداتی با استاد پور پیرار داشتند می گفتند که فارسها ( که معلوم نیست کدوم فارسها رو می فرمودند ) 150 صحابه جعلی به صحابه پیامبر خاتم صلوات الله علیه و آله اضافه کردند
نظر شما چیه
حاشیه مقاله
( امپراتوری ناتوان اما باشکوه؟! )
عناوین فرعی
( سلمان جاسوس اعراب یا جاسوس ایرانیان؟! )
( دین قربانی جنگ زرگری پان ترک و پان فارس )
مسأله بسیار عجیبی که متأسفانه ذهن کمتر کسی را به خود مشغول می کند برخورد دوگانه و یک بام و دو هوا با دو شخصیت تاریخی سلمان و بابک خرم دین است که هم پان ترکیستها و هم پان فارسیستها موضع مشترکی در قبال آنان اتخاذ کرده اند گروه هائی که علی از ظاهر از کارد و پنیر با هم بدترند و علی الخصوص پان ترکها که متأسفانه برای تحریک فارسها اعراب را بر فارسها برتری و رجحان می دهند و فارسی را زبانی شرم آور و عربی را نهایت هنر می شمرند و بعضا یا کلا فارسی را لهجه ( فکر کنم حدود پنجاه و چهارم عربی ) می دونند
یادم می آید زمانی در دانشگاه پیام نور تبریز با آقای دکتر فیض اللهی وحید که برای اخذ مدرک دوم یعنی کارشناسی زبان فارسی در کلاس دکتر نعمت الله موسوی با هم بودیم و مباحثی با هم داشتیم از جمله که ایشان که از اساتید زبان ترکی در دانشگاه آزاد تبریز بودند تلویحا می گفتند سلمان یک صحابه ساختگی هست ایشون که گویا بنا به سن تقریبا بالائی که دارند مراوداتی با استاد پور پیرار داشتند می گفتند که فارسها ( که معلوم نیست کدوم فارسها رو می فرمودند ) 150 صحابه جعلی به صحابه پیامبر خاتم صلوات الله علیه و آله اضافه کردند
از اون طرف حرف خنده دار یا گریه آوری هم که متأسفانه بسیار مشهور شده و توسط پان فارسیسهتای وطن فروش در همه جا پیچیده این هست که سلمان یک جاسوس! بوده و او بوده که باعث شکست لشکر ساسانی در مقابل اعراب بوده به طوری که نقطه ضعفهای ایرانی ها ! رو ( که هنوز ناشناخته مانده ! ) به اعراب گفته مثلا به اعراب گفته اگر بخواهید بر ایرانیان ! غلبه کنید باید سوار فیل بشوید و با فیل حمله کنید آن وقتها در لشکر ساسانی فیل وجود نداشته است آنوقت عربهای گرسنه بیابان کلی فیل دست و پا کردند و نگهداری فیل و سوار فیل شدن را یاد گرفتند و غیره که معلوم نیست چرا بعدها در کشورهای اسلامی مخصوصا در عراق که جبهه جنگ بوده الان خبری از فیل نیست و کلا در تاریخ اعراب به غیر از لشکر ابرهه خبری از فیل نیست و اصلا چرا باید سپاه ساسانی با آن دبدبه و کبکبه به خاطر فیل داشتن طرف مقابل آنهم بعد از چهار جنگ باز هم شکست می خورد و چرا نمی توانست در این همه مدت اعراب را شکست دهد .
و اگر این همان امپراتوری وسیعی بود که همه شرق عالم را در دست داشت به چه دردی می خورد وقتی نمی توانست در برابرتعدادی عرب بیابانگرد که فرماندهانشان به خاطر جمعیت کم شاید می توانستند اسم همه سربازانشان را از حفظ با حسب و نسبشان بگویند بگویند
به چه دردی می خورد این امپراتوری وقتی بعد از جنگهای متعدد هنوز نمی تواند به نقطه ضعفهای خود پی ببرد و آنها را اصلاح کند و مثلا زبانشان لال نسل و نژادی را از کره زمین بردارد و یا اقلا شکستی بر آنها تحمیل کند که تا سالها نتوانند سرپا بایستند
ما به چه چیز این امپراتوری افتخار می کنیم به قهرمانان اسطوره ای اش ! پس کجایند این قهرمانان ؟! کجاست آن نژاد برتر اما بی کفایت ؟! چرا هنوز بعد از جنگهای متعدد شکست می خورد چرا هنوز رقیب را نشناخته؟! چرا به ضعفهایش پی نبرده !؟ چرا نتوانسته جاسوسهای قدری در بین آنها بگمارد ؟! چرا هنوز فیل ندارد ؟! و چرا هنوز فیلهایش را در جنگ استفاده نمی کند ؟!
اما از آن سو بابک خرمدین ! بابکی که پان ترکها آن را نماد و سمبل مبارزه با شوونیسم فارس کرده اند بابکی که همه ساله در قلعه بابک تبریز برایش جشن می گیرند و شعار ضد فارس می دهند بابکی که برای خاطر او به زبان ترکی اصیلی حرف می زنند که خواندن نوشتن و فهمیدنش برای من آذرشهری سخت و گاها ناممکن است و...
او همان بابکی است که پان فارسیستها قهرمان ملی می خوانند و می گویند هم او بوده که 200 سال بعد از ظهور اسلام در برابر حجوم وحشیانه ! اعراب ایستاد و صد البته بسیار بیشتر از خیلی های دیگر که که در دفاع از وطن صدها برابر داستان خیالی بابک رشادت و هوشمندی و غیرت از خود نشان دادند برای بابک احترام قائل اند مگر نبود آن طفل 13 ساله ای که زیر تانک رفت چرا همین موجودات کثیف برایش جک می سازند چطور می توانند با اسم حسین فهمیده جک بسازند!؟ چطور می توانند همرزمان فهمیده را احمق فرض کنند ؟! و چطور می توانند شنونده جک خود را احمق فرض کنند ؟!
و او همان بابکی است که : www.google.com ( جستجو کنید )
او همان بابکی است تلوزیونائی مثل « گونز تی وی » حلوا حلوایش می کنند فیلمی شبیه بابک پیامبر برایش می سازند و پان ترکها او را پدر خود می شمارند و برای مبارزه با فارسهای ظالم! به او متوسل می شوند
اما او همان بابک خرمدینی است است که با هیچ دینی سر سازگاری نداشته و همان طوری که با زرتشتیان مبارزه جدی داشت به طوری که گفته می شود گفته می شود مزدکی ها یعنی بابک و اطرافیانش چون می توانستند بر خلاف آئین زرتشت با خواهر و مادر و دختر خود ازدواج کنند خرم دین گفته می شدند
او همان بابکی است که گفته می شود در اردبیل به اندازه موهای سرش مرد و زن و کودک مسلمان را به قتل رسانده
اما این که چه کسی خائن به وطن چه کسی خادم ان شاء الله به زودی مشخص خواهد شد