وقتی بیکارید در یک بازی استراتژیک مأموریت مهمی به شما واگذار می شود و با پیروزی در این مأموریت همه دوستانتان در گیم نت به شما افتخار خواهند کرد
وقتی زن ندارید یک گوشی نسبتا خارق العاده در دستان شماست و دختران و زنان زیبائی که یکی پس از دیگری آماده اند تا به شما تبسم کنند و در خیالتان به شما حال بدهند
وقتی بعضی از موهایتان دارد سفید می شود و یک یا چند خط می خواهد به صورتتان بیفتد و یادتان بیندازد که دنیا همیشگی نیست و شما کارهای مهمتری داشتید که انجام نداده اید کرم های ضد چروک و ژیلیت و بتونه و جراحی لیزر و قرص های اجق وجق ظاهرتان را حفظ می کند تا توجهی به دیوار پوسیده ای که به آن تکیه داده اید نکنید تا روی سرتان خراب بشود
وقتی حکومتهای دیکتاتور شخصیتتان را خورد می کنند می توانید با قهرمانان فیلمها همراه بشوید و احساس شخصیت کنید
وقتی زمین و زمان با شما سر ناسازگاری دارد وقتی دارید در گرد و غبار خفه می شوید وقتی روابط اجتماعی به هم می ریزد وقتی ناکامی ها و ممنوعیتها و آزادی های من درآورد کارد را به استوخان شما می رساند شما یک گوشه دنج پیدا می کنید و با موسیقی های شلوغ و ریتم تند پاپ و راک و متال می خوابید و می میرید و راحت می شوید
وقتی خدا ندارید همه آدمهای خیالی و واقعی حاضرند به نوبت خدای شما بشوند
وقتی پیغمبر ندارید و امام ندارید خیلی ها می توانند روانشناس بشوند و به شما بگویند چه کار باید بکنید و از چه راهی باید بروید
حقیقت این است که شما باید یک روبات باشید و در دنیای مجازی زندگی کنید مگر نه ........
1- مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید / که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید // از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش / زده ام فالی و فریاد رسی می آید
2 - و به هر حال یک چیزهائی هست که همیشه باید تلاش کنیم که عوض ( خوب و بهتر) بشند : 1 - خودمون 2 - دنیامون
و اما خبر:
خبر : عادل فردوسی پور در برنامه نود (90) دیشب شبکه 3 که لابد اقلا 2 تا 3 ساعت ( تا ساعت 2 نیمه شب ) طول کشیده چندین دقیقه با پژمان نوری در مورد مدل مو ؛ علاقه مندیها و تاریخچه مسائل شخصی اش گفتگو کرد و در پایان برنامه به هیچ کس توصیه نرمش کردن هم نکرد
خبر : به خاطر مصالح سیاسی نیروی انتظامی کشورمان مجبور شد ده ها دانشجو را که در اطراف سفارت عربستان در حال اعتراض بودند را بازداشت کند
خبر : سایت ظهور بسیار نزدیک است (U313.IR) به خاطر بررسی مصداقهای روایات مربوط به عصر ظهور در بحار الانوار علامه مجلسی فیلتر شد!
خبر : در روستای .... از توابع ..... ( مثل بیشتر شهرها و روستاها) مهریه 500 سکه برای یک دختر و جهیزیه ای که شامل ..... کامپیوتر و مایکروفر و ... باشد کاملا عادی هست
خبر : هزینه یک مراسم عروسی در روستای مزبور ( مثل بیشتر شهرها و روستاها) تقریبا برابر با همه خرجهای ضروری زندگی عروس و داماد است
خبر : به خاطر همین تشریفات بسیاری از جوانها از خیر متأهل شدن گذشته اند
خبر : تقریبا هیچ کدام از کارگردانها و فیلم نامه نویسها و شاعران و .... ما عرضه ندارند تجمل پرستی را مسخره و تحقیر کنند .
خبر : بسیاری از مسئولان مثل بنده عوام خیال می کنند نامگذاری سال نود به عنوان سال جهاد اقتصادی فقط برای این بوده که حضرت آقا یک چیزی فرموده باشند و اگر چند تا بنر و بروشور در این رابطه تهیه کنند تکلیف خود را انجام داده اند !
خبر : نماز خواندن برای بنده بسیار دشوار و دزدی بسیار راحت شده است ( اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا )( شما هم آره ؟! )
خبر : دیگر حتی مثل سابق از نماز خواندن لذت نمی برم( حتی برایم مهم نیست ) ( احمقانه پیر شده ام ) ( سعی کنید اصلا پیر نشوید )
خبر : داشمندان ژنی را کشف کرده اند که افراد با داشتن آن ژن و در زمان فعال شدن آن مقاله های این شکلی می نویسند
90درصد مردم دنیا از این وضع خسته شدند
خبر : ..... بماند
نه اشتباه نکنید نیومدم کمی در مورد بلاگفا بد و بیراه بگم و برم بلکه اومدم با کسانی که موهای توی گوششون بالش شده یه اتمام حجتی بکنم ، چون هنوز کسانی هستند که معتقدند هیئت حاکمه یک مملکت می تواند مانع آزادی بیان مخالفانش بشود در حالی که این موضوع سالهاست که منتفی شده زمانی یک شاه بود و یک مملکت مردم آن چیزی را می دیدند و می شنیدند که شاه می خواهد و اگر او نمی خواست می توانست هر زبانی را از حلقومش بیرون بکشد اما امروز نه میشود و نه مطلوب است که یک هیئت حاکمه اعم از دولت و دادگاه و نظامیان دست به چنین کاری بزنند ، امروز دیگر روزی است که حتی فاشیست ترین و ضد آزادی بیان ترین حکومت ها نمی توانند یک چنین کاری بکنند مثلا دیگر نمی توان با تقدس بخشی به هــ ــلـ ـوکـ ـاسـت موجودیت این مفهوم جعلی را از زیر تیغ تیز انتقاد بیرون کشید ، مثلا در کشور ما بلاگفا وبسایتی است که بیش از یک میلیون وبلاگ فارسی را پشتیبانی می کند و برخورد با مدیریت آن هزینه اجتماعی گزافی را به نظام تحمیل خواهد کرد ، امروز روزی است که صدها خواننده زیر زمینی و رو زمینی بر علیه نظام می خوانند و ترانه هایشان را بلوتوث و با آپلود و دانلود رایگان منتقل می کنند ، امروز روزی است که وبلاگ رایگان است امروز روزی است که نظر دادن از کافی نتها رایگان است و مطمئنا نه میشود میلیونها آی پی را کنترل کرد و نه انقلاب ما چنین خواستی دارد
امروز روزی است که یک جوان دبیرستانی صدها شبکه ماهواره ای را با تلفن همراهش حمل می کند و می تواند با فیلتر شکن یا بدون آن به هزاران وبسایت ضد انقلابی دسترسی داشته باشد / بله امروز روزی است که مدیر بلاگفا وبسایتی را تبلیغ می کند که امام را تجدد ستیز و در سودای ایجاد یک حکومت مستبد و منزوی !! از جهان « درست برعکس شخصیت حضرت امام که در پی همراهی با همه ملتهای مستضعف جهان بود » تبلیغ کند امروز روزی است که نوجوانان و جوانان و مردم ما در گلوله باران این حرفهای تکراری و زشت هستند ولی راهشان را که همانا راه روشن امام و انقلاب است انتخاب کرده اند ولی برای تشریک مساعی و راهنمائی و خبرگیری نیاز به وبلاگها و وبسایتهای مردمی دارند البته اگر مدعیان آزادی بیان و امثال مدیریت بلاگفا که ده ها وبلاگ مذهبی را فیلتر کرده اجازه بدهند
در حال بروز آوری
شک نداریم که فوتبال حرفه ای در دنیای امروز ابزار دست چپاولگران بین المللی است و معامله های کاملا متفاوت و هنگفتی که در فوتبال دنیا و حتی در فوتبال کشورمان میشود شاهدی براین مدعاست
برای اینکه بهتر متوجه بشویم مقایسه کوچکی را در مورد دریافتهای رسمی دست اندرکاران فوتبال می اندازیم / مشاهده می کنیم که اگر زد و بندها را که در همه جا ممکن است وجود داشته باد در نظر نگیریم در کشور ما هیچ کارمندی از کارمندان دولت از رئیس جمهور گرفته تا یک دانشمند هسته ای یا پزشکی تا یک رفتگر ساده یک بیستم برخی از بازیکنان تیمهای استقلال و پیروزی حقوق نمی گیرد
اما بد نیست این را هم بدانیم گردانندگان و اهالی این بازار سیاه نیاز به ابزارهائی برای مدیریت خریدها در قیمت گذاری و قیمت شکنی بازیکن و مربی دارند یک وقت می بینید یک تیمی می برد اما تماشاچی هایش مربی تیم را هو می کنند وقتی کمی کنکاش می کنید متوجه می شوید که چهار نفر بلند گو به دست با فاصله های مشخص بین تماشاچی ها نشسته اند و به طور هماهنگ بر له یا علیه اشخاص خاصی شعار می دهند
لیدرهای نژاد پرست و بسیار مشکوکـ !
اما یک وقت می بینید که کار از بزرگ کردن یا اهانت نسبت به برخی از اشخاص گذشته و جنبه نژادپرستی و یا سیاسی پیدا می کند تصور نمی کنم هیچ شخص منصفی بپذیرد که شعارهای زننده ای که در ورزشگاه آزادی بر علیه برخی از هموطنان سرداده می شد موضع همه تماشاگران پرسپولیس باشد بلکه روشن است که این موضع کسانی است که می خواهند با دامن زدن به مسائل قومیتی حوادث تلخ خرداد 85 آذربایجان را تکرار کنند
چه کسی مسئول است ؟!
واضح است که هر کسی نمی تواند با بلندگو در ورزشگاه حاضر شود و بر علیه زبان و فرهنگ و قمیت و خانواده اشخاص شعار بدهد و اینها بیشتر در اختیار باشگاه هاست و آنها مسئول تبعات بعدی این رفتارهای شوم خواهند بود
معمولا بیشتر بحثهای عوامانه ما به دعوا ختم می شود در حدی که اکثر مردم بحث کردن را چیزی مذموم و ناپسند می شمارند و سعی می کنند با کسانی که دوستشان دارند در مورد چیزی بحث نکنند
اما چرا اینگونه شده است ؟! :
عرض شود که ما در عصری زندگی می کنیم که به عصر انفجار اطلاعات مشهور شده است و در عین حال رسانه های بزرگ که منبع اصلی تأمین اخبار و مبانی مردم برای بحث هستند یک سری ابزاری های تجاری می باشند که برای رسیدن به مطامع اقتصادی در آنها به راحتی با سرنوشتها ملتها بازی می کنند البته وقتی می گوئیم رسانه شامل چیزهای زیادی میشود از بازی های رایانه ای گرفته تا هزاران روزنامه و نشریه ای که روزانه با آن سر و کار دارید و در صدر آنها اینترنت و تلویزیون این رسانه ها را تشکیل می دهند که همواره در حال بمباران داده ای افراد هستند و داده های صحیح و غلط یا مخلوط را با حجم بسیار بالائی به انها تزریق می کنند اما چون منبع داده های افراد یکسان نیست و افراد نیز این اطلاعات خام متفاوت را یکسان پردازش نمی کنند به اختلافات بسیار فاحشی در خروجی حرف و اندیشه و عمل افراد دیده می شود
راه حل چیست ؟!
البته انتظار غلطی است که ما توصیه کنیم که این تنوع و انفجار اطلاعات و آبشار بسیار شدیدا پرفشار متوقف شود چون اولا صحیح نیست و ثانیا عملی نیست کاری که ما باید انجام دهیم آموختن نحوه بحث و الک کردن و غربال این اطلاعات خام یا همان داده هاست
قدم اول : یافتن مبانی محکم مشترک
عدم استفاده از منابع مشترک در بحث علت اصلی دعواست :
یک وقت یک کسی در باطن به آن مبانی مذهبی شما که در بحث از آنها استفاده می کنید اعتقاد بسیار سستی دارد یا اعتقاد ندارد و آنوقت مثلا شما از آنها برای اثبات جمهوری اسلامی استفاده می کنید و چون او در آن مبانی که به آن اعتقاد دارید مشکل دارد بحثتان هیچ وقت به نتیجه نمی رسد و او هم نمی گوید که به فلان چیز مثلا امام زمان اعتقاد ندارد اما همین طور بحث را می پیچاند و آمار تحویل شما می دهد و بالاخره یکی از شما کلافه می شود و چهار تا فحش آبدار نثار دیگری می کند !
پس باید ابتدا مبانی مشترک را با طرف مباحثه خود پیدا کرد و در صورت وجود داشتن مبانی مشترک به او گفت :
ببین شروین جان شما به یکی بودن خدا اعتقاد داری من هم اعتقاد دارم شما به پیامبران اعتقاد داری من هم اعتقاد دارم ولی مثلا شما مطمئن نیستی که بعد از پیامبر حق با چه کسی بوده در اینجا احتمالا هیچگاه بحث ما در مورد ولایت فقیه به نتیجه نخواهد رسید اول بیا در مورد خلافت و جانشینی پیامبر خاتم صحبت کنیم بعد برویم سراغ ولایت فقیه !
قدم دوم : پرهیز از شایعات
بیائید منابع اطلاعات خام یا داده ها را به چند گروه تقسیم کنیم :
مثلا :
1 - شایعات : از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام روایت شده است که فاصله حق و باطل فاطله چشم و گوش است به طوری که آن چیزی که چشم می بیند حق و آن چیزی که گوش می شنود نامعتبر ( یا باطل ) است _ شایعات یا اطلاعات خامی که هیچ سند یا دلیل عقلی قابل قبولی برای آن وجود ندارد و فقط با استفاده از احتمال آن و برای اغراض سیاسی و اقتصادی خاصی توسط برخی از گروها و جریانات ساخته شده اند که شامل چند دسته می شود
الف - شایعات آماری : آمار امروزه به نوعی از شایعات تبدیل شده که به نحوی با کلاس تر به ارائه شایعات می پردازد مثلا شما از یکی می پرسید نرخ افزایش قیمت مسکن در کشور چقدر بوده و او می گوید دقیقا منفی 54 و سه دهم درصد و همزمان یکی دیگر اعتراض می کند که نه خیر آقا اصلا کاهش نداشته بلکه به طور دقیق نوزده و هفت دهم درصد رشد داشته است !
ب : شایعات غیر قابل دسترسی : مثلا کسی بگوید یک بار بار برده بودم وسط دشت کویر رسیدم به به یک کارخانه ای در داخل کارخانه 67 کیلومتر رانندگی کردم و در آخر در اتاقی آن را تخلیه کردم پرسیدم مال کیست گفتند مال پسر رئیس جمهور است !!!!!!!! این شبیه این است که شما بگوئی که در آسمان دقیقا هفتاد و هشت تریلیارد و هفت صد و نود و دو بیلیارد و چهارصد و نوزده میلیارد و چهل ودو میلیون و هفتصد و سی هزار تا ستاره هست باور ندارید بشمارید !
قدم سوم پرهیز از دور در بحث
دور در بحث : یک وقت حجم بسیار وسیعی از داده های غیر قابل دسترسی به منبع و غیر قابل بررسی را در اختیار شما می گذارند و شما می پرسید چرا تاریخ ویل دورانت را قبول داری و ایشان می گوید چون آقای استاد دکتر زرین کوب و هـ توفیق سبحانی تاریخ او را تأئید کرده اند می پرسید آنها را چرا قبول داری می گویند چون تاریخ ویل دورانت را مو به مو حفظ هستند !!
تخریب شخصیت کسی که دلیلی را از او نقل می کنیم ! یک وقت ما از دلایل یک فیلسوف برای اثبات چیزی استفاده می کنیم آن وقت طرف مقابل او را آدمی مال مردم خوار معرفی می کند ! آن وقت شما هیچ جوابی جز قطع کردن بحث نخواهی داشت !