گاهی می خواهم بنویسم اما با خود می گویم که چه بنویسم که همه چیز را گفته اند اما باز دوباره از خود می پرسم که اگر همه چیز را گفته اند پس چرا هنوز بعضی ها راه کج می روند و شاهراه ولایت را رها کرده و اسیر خیالات و آزمایش و خطا و دروغ های هنرمندانه امروز شده اند؟! پس هرچند تکراری باید سخن گفت باید نوشت و لااقل باید تکرار کرد مکررات را که به قول مرحوم آقاسی بسیجی سست و بی حال است آیا؟! زبان غیرتش لال است آیا؟! که اگر زبان هنرمندانه و هنروری نیست اقلا در کلمه ها تاثیر هست و نباید از معجزه ای که خداوند در کلمه ها نهاده است غافل شد (تبلغ رایگان برای وبلاگ معجزه کلمات) :) ....
دوست خوبم نــــمی خواهم از ارزش وقت بگویم که این روزها وقتی که در جایی تلف نشود معمولا و حداقل در یک نماز بی حال مثل نمازهای من تلف خواهد شد وقت نیست!؟
آیا بگویم امر به معروف و نهی از منکر کن که یا نتوانی و یا اگر کردی مغرور شوی و یا ....
آیا از طاغوتهای داخلی و خارجی بگویم که با ظاهری زیبا و فریبنده رودرروی خدا و ولایت الهی ایستاده اند که هر دم از این باغ بری و خبری می رسد و این باغ پر می شود از جدیدترین شیرین کاری های داخلی و وزش بادهای شور خارجی از این طرف تبسم و از آن طرف تهدید از این طرف نرمش غیر قهرمانانه و بزدلانه و از طرف دیگر افزایش تحریم و تهدید! در آموزش و پرورش کار به جایی رسیده که مسابقات نهج البلاغه را تعطیل می کنند و در دانشگاه ها به جایی که بعد از تعویض تمام مدیران میدان را به دست اندرکاران فتنه سپرده اند رئیس محترم جمهور در مقابل فرمایشات رهبری و روشنفکران روشنگر و دلسوزان مسلمان که علوم انسانی ما اسلامی نیست می گوید می گویند علوم انسانی اسلامی بشود کجایش اسلامی بشود؟! علم، یهود و مسلمان و مسیحی ندارد کار به جایی رسیده که رئیس محترم جمهوری می گوید چون هنر همان خوبی است پس تقسیم هنرمنده به ارزشی و غیر ارزشی اشتباه است! کار به جایی رسیده که وزیر محترم ارشاد در محضر خواننده گان زن می نشیند و به آوازخوانی هایشان دل می سپارد و کار به جایی رسیده که اشعاری که شاهین نجفی (شاهین آرین) مرتد می خواند را کتاب می کنند و در نمایشگاه کتاب عرضه می دارند و شاعران ارزشی در حاشیه می نشینند و به این شیرین کاری ها می نگرند کار به جایی رسیده که شورای عالی امنیت ملی که وظیفه اش حمایت از امنیت مردم است تنها کار شناخته شده ای که در 4 ماه اخیر انجام داده این است که نویسنده گان و روزنامه نگاران ارزشیی چون قدیانی را به جرم انتقاد از توافقنامه ژنو به دادگاه امنیت ملی می کشانند توهین کننده گان به ارزشها و ناشران اکاذیب با خیال راحت و بی هیچ مزاحمتی و کمتر کسی می پرسد که آیا خدای ناکرده نقد توافق نامه ژنو نقد خداست که این گونه پریشان می شوید؟!
نمی خواهم از هیچ کدام از اینها بیشتر از این بنویسم و بگویم که گویا تا آن آمدنی و آن موعود بود و نبود و آن محور عالم وجود بر تخت سلیمانیش تکیه نزند بهترین وضع در دنیا وضع ماست که اینگونه به ظاهر بی دواست ...
اللهم عجل برحمتک لولیک الفرج
بعد از گذشت چند ماه از تحویل گرفتن پست ریاست جمهوری توسط آقای حقوقدان کم کم دارد برای منتقدان ایشان روشن میشود که سخنرانی های ایشان اکثرا با دقت خاصی برای راضی کردن تمام اقشار مردم و نظام و کشورهای خارجی دوست و دشمن تنظیم می شود... به عنوان مثال سخنان جنجال برانگیز ایشان در مورد خالی بودن خزانه باعث بدبینی برخی از مردم نسبت به دولت قبلی قوه قضائیه و مجلس و کل نظام می شد و بعد از جار و جنجالهای بسیار در فضای رسانه ای، توسط ایشان به نوعی دیگر ترجمه شد و گفته شد که منظور از خزانه بودجه جاری در اختیار دولت در ماه جاری است و منظور از خالی بودن کسری و نقصان می باشد و موارد اینچنینی متعددی که میشه توی سخنرانیهای ایشون مشابه اونها رو دید حرفهایی که ابتدا باعث خوشحالی طیفی از مخالفان نظام میشه و در قدم دوم پس از دریافت انتقاد منتقدین وسیله ای میشه برای محکوم کردن اونها به ایراد تراشی بر علیه دولت و تخریب و سیاه نمایی علیه دولت ...
تصویب قطعنامه دوپهلو و یا چند پهلو با 5 + 1 هم که هر کس و کشوری از اون مفهوم دلخواه خودشو برداشت میکرد و تبریک آقای رئیس جمهور به مقام معظم رهبری و البته پاسخ متقابلا دوپهلوتر رهبر معظم انقلاب به نامه ایشون که (دستیبابی به (آنچه مرقوم فرموده اید!) بسیار ارزشمند است و یا سخنرانی هفته پیش آقای روحانی در مورد هنر و بی معنا دونستن تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی هم بازتاب وسیعی بین منتقدین داشت اما طبق معمول بعد از دریافت انتقادات حالا نوبت برداشتن قدم دوم در این مورد رسید و گفته شد که ایشون قبلا هنر رو متفاوت با برداشت عوام معنی کردند و منظور ایشون از هنر هنر ارزشی هست و طبعا در این صورت هنر و هنرمند غیر ارزشی نخواهیم داشت چون هرچیز غیر ارزشی هنر نیست و ایراد دارد!
البته ادعای اینکه منظور بنده از هنر در این سخنرانی این بوده و با این پیشفرض بوده پاسخ جالبی نیست به عنوان مثال با وجود اینکه حضرت امام فرموده بودند که هنر عبارت از دمیدن روح تعهد در انسان است، اما همین امام هنر رو در فرمایشاتشون به دو قسمت می کنند و می فرمایند که تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی صل الله علیه و آله و سلم (اسلام ائمه هدی) (ع) اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان اسلام تازیانه خودگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه "اسلام آمریکایی" باشد. تنها باید به هنری پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد .
ایا با وجود چنین فرمایشاتی هجمه ایشون به تقسیم بندی هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی به بهانه اینکه تعریف من از هنر یک چیز دیگر بود قابل قبول است .
و در آخر اینکه امیدوارم خداوند مهربان به لطفش شر اشراری که میخواهند با لباس قانون به خون شهدا خیانت کنند را به خودشون برگرداند .