امشب شب وفات حضرت خدیجه سلام الله علیه پای منبر شیخی بودیم که با علم فراوانش روی کعب الاحبار را سفید کرد وی با صلابت تمام همه خذعبالاتی را که کعب الاحبار یهودی در باره نزول وحی بر پیامبر و شک داشتن حضرت رسالت پناه به رسالتش و ترسیدنش از فرشته وحی و شایعات مربوط به نحوه نزول سوره اقرأ و نقش مسخره ورقة ابن نوفل (پسر عمو یا عموی خدیجه ) در پیامبر شدن آن حضرت را با استحکامی خاصی بیان می کرد ، و نه من و نه هیچ نامسلمان دیگری جرأت نکرد بپرسد منبع فرمایشاتشان کجاست؟! و اصلا آیا پیامبری که نمی داند شیطان با او صحبت کرده یا جبرئیل به درد ساخت کتاب آیات شیطانی می خورد یا به درد مضحکه کردن در ....
این حاج آقائی که امشب داشت سخنرانی می کرد جای حاج آقای قبلی را گرفته که ایشان هم از این دست افاضات زیاد داشتند
به قول حضرت شهریار که
بیر یالانچی دین ده اولموش شیطانین بیر مهره سی ( یک دین دروغین هم یک مهره شیطان شد )
البته شاید بیشتر اینها غرض و مرض خاصی نداشته باشند اما زدند آن ضربه ای که نباید می زدند
قسمت اول این مقاله را در قسمت (ادامه مطلب) ملاحضه فرمائید