یک خبر FaceBook را منفجر کرد
و Facenama را به حال تعلیق درآورد
بازیگری قلبش را برای بعد از مرگش اهدا کرده بود
و قلب او را در حالی که مرگ مغزی شده بود به یک نفر پیوند زدند
و کلیه هایش را به دو بیمار دیالیزی
و کبدش را هم
چیز تازه ای بود ....
مگر آدم اینقدر خوب می شود
و جملاتی این چنین عجیب شنیده می شد:
این زن آزادی را برای ریاکاران معنی کرد!!!!
انگار هیچ جا یک همچین آدم فداکاری ندیده بودند
نه روی صندلی چرخ دار در کنار پله ها
نه در یک قاب عکس در اینترنت
اما شاید یادمان بیفتد
نوجوانانی بودند که زنده زنده و آزادانه تمام اعضایشان را اهدا کردند
در حالی که می توانستند ده ها سال بدوند
در حالی که می توانستند ده ها سال از پله ها بالا بروند
تا پوتینهای افسران صدام مثل صدها دختر خرمشهری روی سینه دختران تهران و تبریز نرود
تا تانکهای صدام آزادی را برایمان ترجمه نکنند
تا امروز عراق نباشیم ،سوریه نباشیم ،افغانستان نباشیم، پاکستان نباشیم
تا بتوانیم سرمان را بالا بگیریم و به ایرانی بودنمان افتخار کنیم
----------------------------------------------
یادداشتهای مشابه:
ابتدائی ترین ناگفته های دفاع مقدس
قسمت اول :
رویکرد بعثی در درون ایران
آشنا و بیگانه همیشه به شما گفته اند نظامیان کشورمان با عراقی ها جنگیدند عراقی ها آنجا بودند عراق این مقدار مهمات داشت آن شب عراق حمله کرد ! و ... البته شاید بعضا بگویند که با نماینده گان پنجاه و چهار کشور می جنگیدند اما هرگز کسی نگفته که در کنار سپاه بدر عراق در مقابل مجاهدین خلق ایران که در کنار ارتش بعث عراق بودند جنگیده !!
حتی اقلا کسی نمی گوید که اینها ستون پنجم شیعه و اسلام بودند و آنها ستون پنجم بعث و کفر کسی نمی گوید معنی کلمه بعثی ملی گراست !!
همان بعثی هائی که مثل مجاهدین خلق ایران از هیچ جنایتی بر علیه مردم کشورشان کوتاهی نکردند و چند صد هزار جوان شیعه عراقی را با انگیزه های جنایتکارانه و ترس و طمع واهی به شهادت راساندند
بله اینها را بدانید رویش فکر کنید و به خاطر بسپارید چون باز هم بعید است کلیت صدا و سیمای ملی ما رفتارهای عوام پسندانه را کنار گذاشته و از این چیزها حرف بزند برخی از منتفذین آنها معتقدند که برنامه هایشان نباید به فروش آگهی و پذیرش آگهی هایشان لطمه بزند و کاش با این « رویکرد بعثی » هیچ گاه به سراغ مدافعین حریم قدسی شیعه و اسلام و مسلمین نروند !
عقربه های ساعت ایام دوباره چرخید تا باز هم آزادی خرمشهر بهانه ای باشد که آرمان کوچولوی تخس نونور در برنامه کودک شبکه دو سرود بی مزه و بعثی ایران جونم را برای خرمشهر بخواند
باز هم نمی دانم چرا نمی گویند در بهترین وضعیت اگر پرستارها و بهیارهایمان را هم در آمارمان جمع می کردیم فقط هشت درصد کسانی که می توانستند به جبهه آمده بودند و چرا آنقدر که ممد نبودی پخش می کنند به تحلیل عبارت خرمشهر را خدا آزاد کرد امام خمینی نمی پردازند
اصلا چپرا توضیح نمی دهند که ما برای دفاع از مرزهای تحمیلی مان و جلوگیری از ادامه جنگ هم که شده باید تا بغداد پیش می رفتیم و عراق را به اکثریت آن یعنی شیعیان و مجلس اعلا و سپاه بدر تحویل می دادیم
امام پیامی داشت که یک وقت آن را از روزنامه بریده و با چسب جلد کرده بودم اما گمش کردم فرموده بود آزادی یک شهر شما را مغرور نکند که از هدف اصلی بازبمانید هدف ما برافراشتن پرچم اسلام بر بالاترین قله های کرامت انسانی است
یادم هست در حدود سال 78 سید حسن خمینی « با وجود همه سوتی ها و اشتباهاتی که اخیرا داشته که خداوند به لطفش عاقبت همه ما و ایشان را به خیر کند » در مصاحبه با هفته نامه شما گفته بود با گفتمان دشمن نمی شود به او ضربه زد و این یعنی اینکه
نمی شود ما خودمان بعثی ایرانی باشیم و با عبارات مجعولی چون جنگ ایران و عراق یک کار اصولی برای اصلاح وضع مستضعفین عالم انجام بدهیم و اگر با این رویکرد هزاران برنامه هم ساخته بشود پشیزی ارزش و تأثیر نخواهد داشت