تذکر: وقتی خبر می دهیم که فلانی با آرامش آب می خورد دلیل نمی شود که او فقط خورنده است و نمی تواند آب را به یک چیز دیگر تبدیل کند
(تقدیم به محضر ولای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها)
اگر ماموریت فرهنگ راستین را خدایی شدن امتها بدانیم و اگر فرهنگ راستین را فرهنگی بدانیم که موجب رشد و تعالی انسانهاست و نه فرهنگی که از ابزارهای توسعه است اگر رسیدن به فرهنگ راستین خودش تا حدی هدف باشد و نه وسیله اگر عوامل ساخت فرهنگ راستین را در ارتباط با عشق الهی و فداکاری و مجاهدت برای آن جستجو کنیم آنگاه حتما به فاطمه زهرا سلام الله علیها خواهیم رسید بانویی که با وجود عمر بسیار کوتاهش والاترین درسهای فرهنگی را به انسانهای مستعد و پاک داد درسهایی که نه در حد بسیاری از فیلمهای بی خاصیت امروزی که مثلا میخواهند جنایت نکردن را به مردم بیاموزند اما هر سال آمار جرم و جنایت بیشتر می شود بلکه درسهایی که فاطمه سلام الله علیها به جامعه زمان خودش و تمام زمانها و دورانها داد فدایی ولایت بودن نماز اول وقت و بندگی خدا را بر هر چیزی ترجیح دادن ترجیح دادن همسایه به خود دادن افطاری خود در سه روز پیاپی به مسکین و یتیم و اسیر بود درسی که فاطمه نه با زبان بلکه با عمل و مجاهدت و سوختن در راه خدای بزرگ و ارزشهای ولای دین خدا ارائه فرمودند آیا نه اینچنین است که آن امام همام اینچنین فرمودند که کونو دعاة الناس بغیر السنتکم (مردم را جز با زبان به سمت حق بخوانید) حقیقت این است هر نشستن و برخواستن فاطمه یک درس مهم در خود داشت، از پوشاندن خود از مهمان کور با این توضیح که من او را می بینم و اگر خود را نپوشانم او عطر مرا استشمام می کند تا هدیه دادن لباس عروسی خود به فقیر و با لباس کهنه به خانه بخت الهی رفتن
بنده از شما سوال می کنم که آیا حتما باید مقوله ی فرهنگ یک متولی بودجه بگیر داشته باشد تا متوجه بشویم که هر کاری که در محدوده آن وزارتخانه یا سازمان انجام میگیرد فرهنگی است و هر چیزی که خارج از آن است زبانم لال غیرمرتبط آیا حتما باید یک وزارتخانه سالانه چند هزار میلیارد تومان بودجه از بیت المال بگیرد و خروجی آن حمایت از چند عنصر فتنه گر یا نهایتا بی خاصیت باشد. آیا حتما باید فرهنگ در قالب فیلم ارائه شود تا احساس کنیم که این فرهنگ است که دارد از این گذرگاه رد میشود البته بنده منکر اینکه هنر یکی از قوی ترین ابزارها برای نهادینه کردن فرهنگهاست نیستم همان گونه که تاکنون منافین و کفار تا حد امکان از این ابزارآلات استفاده کرده اند اما سخن اینجاست که هیچ ابزاری به اندازه مشی و وروش فاطمی نمی تواند کارگشا و کارساز باشد. البته باید تاکید کرد که هنر واقعی نه آن چیزی که مدعیان نام هنر بر آن نهاده اند بلکه دمیدن روح تعهد در انسان است و این تعهد به ارزشهای دینی و الهی است که هنر را می آفریند ...
البته باید یادمان باشد که بفرموده استاد پناهیان قیام فاطمی که نقطه اوج حرکات فاطمه است یک قیام حداکثری بود به این معنا که قوی ترین هدفها را داشت و والاترین نتیجه ها را جستجو می کرد قیامی که از مرز زمان و مکان گذشت و تا امروز مدعیان بی هنر سرپرستی انسانها را رسوا کرد
در مقوله اقتصاد هم دوری از تجملات و اسراف و کار و تلاش سه مقوله مهم هست که میشود از زندگی آن حضرت استخراج کرد ساده زیستی فاطمه چیزی نیست که کسی بتواند منکر آن بشود و در کنار آن دستهای فاطمه که از شدت کار کردن با دستاس و اسیاب سنگی پینه و کبود شده اند و گریه سلمان بعد از مشاهده لباسهایی که آن حضرت بر تن داشتند که من دختران پادشاه ایران را دیده ام که حریر و ابریشم می پوشند و دختر پیامبر خدا و همسر خلیفه را هم می بینم که اینگونه ساده و زبر لباس پوشیده اند
البته می دانم که خیلی از شما دوستان با یادآوری این مسائل می فرمائید که زمان فرق می کند در آن زمان .... و در این زمان ... اما مطمئنا این را هم بدانید که در آن زمان هم اگر پیتزا نبود گوساله بریان بود که بعضی از مسئولان سطح پائین بر سر سفره خودمی کذاشتند در آن زمان اگر لباسهای پلاستیکی امروزی نبود ابریشم اصل بود در آن زمان هم اگر ماشینهای مدل بالای امروزی نبود محملهای بسیار راحت بود که بر روی شتران تیز رو و بی تکانه می گذاشتند در آن زمان ها هم اگر کولر آبی نبود یک غلام و برده بود که مامور کنند چند لایه حصیر را در ظرف بزرگی خیس کند و با آن شما را باد بزند در آن زمان هم اگر ربات نبود انسان هائی بوند که خدمتگذار و کنیز و برده شما باشند در آن زمانها هم اگر طلای 18 نبود طلاهای خالص تر و سایر زیورآلات بود اما در همان زمانها در حالی شاید اقلا پنج درصد مردم یک چنین امکاناتی داشتند فاطمه ساده زندگی کرد بسیاری از کارهای خانه را خودش انجام داد و هیچگاه اسراف نکرد
البته در این مقاله به نکاتی اشاره شد که شاید افراد سطح پائین تری مثل مراجع و شهدا هم انجام دادند و می دهند اما یقینا شروع کننده این امورات فاطمه و خالص ترین نیت در انجام کارهای نیک از آن فاطمه و کامل ترین انجام دهنده کارهای نیک فاطمه و پنهان مانده ترین و ناشناخته ترین کارها در زندگی فاطمه سلام الله علیهاست
تا چند سال پیش که عبارت « آغاز امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز شهادت امام حسن عسکری » کشف نشده بود عده ای زیادی از مردم را معتد کرده بودند که چون سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام با مرگ خلیفه دوم مصادف شده است ما باید جشن بگیریم تا این شکلی هم از اماممان غافل بشویم و هم تا جائی که ممکن است دشمنی ها را در بین مسلمین بیشتر کنیم و تفرقه و نقاق را به حداکثر برسانیم ، مدتی گذشت و چون دیدند شیعیان بیدار شده اند و این حنا دیگر در نزدشان رنگی ندارد گفتند باید یک چیز دیگری اختراع کنیم تا شیعیان در این روز کمتر به مضلومیت امام زمانشان و پدر بزرگوار امام زمانشان فکر کنند و احتمالا تمام تلاششان را کردند و کلی زحمت کشیدند تا ناگهان کشف کردند که میشود سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام را به بهانه آغاز امامت امام زمان به طور نسبی کمرنگ کرد ، ولی متإسفانه نخبه دیگری نبود که کشف کند که میشود در روز وفات پیامبر به بهانه آغاز ولایت امام علی علیه السلام و در روز شهادت حضرت علی به بهانه آغاز ولایت امام مجتبی و در روز شهادت امام مجتبی به بهانه آغاز ولایت امام حسین علیه السلام جشن گرفت ، آخر خطرناک بود که شیعیان تصور کنند امام زمانشان هم مظلوم شده است خطرناتک است که مردم امروز را روز آغاز غیبت و غروب 13 خورشید بدانند و خطرناک است که مردم در روز شهادت آن امام همام به این مسائل فکر کنند و مدتی بر این منوال سپری شد تا عده ای از شیاطین که خنگ تر بودند به این نتیجه رسیدند که باید حرم مطهر آن امام همام را منفجر کنند پس آنها هم با یک برنامه ریزی نسبتا حساب شده به حرم مطهر آن امام همام جسارت کردند غافل از اینکه حرم آن امام در سینه شیعیان است
سلام بر تو
برای تو چه فرقی می کند کجا بنویسم و رنک صفحه ای که در آن می نویسم چقدر باشد ? تو هر چه من می نویسم می خوانی درست مثل سران دشمنانت اما تو تنهائی و آنها جمع اند ؛ من ده ها صفحه شخصی برای نوشتن دارم و تو ده ها هزار وبلاگ برای خواندن
برای تو باید نوشت اگر چه در این روزگار حماقت آلود برای تو نوشتن سخت است
می گویند بر فراز بیت الله الحرام سلاح های دوربین داری آماده نشانه رفتن تو اند
اما تو به اذن پرودگارت بر آنها احاطه داری
و اما ما همه از تو غافل
ما سرمان گرم است
مشغولیم
و منتظر تو
تا بیائی
و نامردی ها را جمع کنی
تا ما نامردی نکنیم
تا از همه دلمشغولی های الکی راحت شویم
تا مشغول تو و مولایت آفریدگار بی بدیل و شکست ناپذیر عالم شویم
خدائی که خواسته این بازی کمی طبیعی تمام شود
و اکنون ما را
در امتحان ولایت پذیری ؛ غافل
و در کوچه های گم شده در اطلس نامحدود خلقت معشوق
ساکت می بابی
به داد دلمان برس مولا جان
که به پایان رسیده ایم در سیلاب بنیان کن این روزگار خود ساخته
...............
و این داستان ادامه دارد
هجر تو غروب!
حرف خوبی نزدیم !
در ساحل تو مثل به جوبی نزدیم!
ای یازدهم سروش آوای خدا !
رفتی و دگر می ربوبی نزدیم !
سالروز آغاز عصر غیبت تسلیت باد .