قربان تو که نام تو را میــتوان شنیــد
این شور را به حد طلب میتوان چشید
تو از تبار غربت زیبــای احمدی
تو پاره دل گل گلها محمدی
گویا علی به جای دلت راه می رود
چاهی نمانده است و پی چاه میرود
نور نگاه فاطمه در چشمهای توست
چون نسل فاطمه همه در کربلای توست
تنهائی قشنگ تو میراث مجتبی است
هم کربلا و جنگ تو میراث مجتبی است
قربان تو که نام تو نور است یا حسین
رمز شب و دعای ظهور است یا حسین
سجاد تو نمایش جانبازی خداست
عرفان کلام اوست شهید گل فناست
سقای تو به دست همه آب می دهد
بوی غریبی گل مهتاب می دهد
هم زینبت نماد صبوری انبیاست
هم اکبرت طراوت زیبای اولیاست
از قاسم برادرت الماس شرمگین
زو لفظ عشق و کلمه احساس شرمگین
انصار تو مفسر آیات اعظم اند
تاج فرشتگان خدای محرم اند
درج اشعار این دفترچه در هر سایت و وبلاگی با قرار دادن این لینک ( شاعر )در زیر آن بلا اشکال است
-----------------------------------------------------------
بیت الحرام ماه محرم ز ره رسید
ماه تمام ماه محرم ز ره رسید
خورشید خاکدان تیره ما با غروب سرخ
با لاله های یک شب پرغم ز ره رسید
اینجا اگر چه یاد شقایق غریبه نیست
زیبایی مضاعف و مبهم ز ره رسید
این فاجعه که درس عبرت تلخ من و شماست
با کاشها و حسرت عالم ز ره رسید
--------------------------------------------------------
و باز این زیبای تلخ ، این شرنگ اهورایی بر سر راه ماست
دیگر آب هم روضه خواهد خواند
دیگر کودکان 3ساله هم بلد خواهند بود روضه بخوانند
دیگر همه زمین روضه خواهد خواند برای آن حادثه عظیم
ای تکسوار لحظه های عاشقانه
ای زینت آئینه های بی بهانه
در جان پاکت کربلایی زهر خورده
تشنه ترین جانباز طوف هفتگانه
بیت الحرام حرمتت در عرش برپاست
ای آبروی مسجد و محراب و خانه
تنها تورا بیمارها بیمار خواندند
فریاد از ظلم نهانی زمانه
حک کرده بر کتفت جوال نان و خرما
بیمار را ره نیست بر رزم شبانه
ما را به اسرار صحیفه ره ندادی
ورنه زشعرم چوب در می زد جوانه
خاک مزارتان همیشه آفتاب است
چار آفتاب بیکران و بی کرانه
مدح شما ها در سکوت شاعران است
وقتی به پایان می رسد شعر و ترانه
به رد پای بلندت که روی دوش شب است
همیشه نام علی زادگاه تاب و تب است
تو خانه زاد خدایی قسم به بیت عتیق
که تار موی سرت برتر از هزار لب است
1 چرا منی که ادعای شیعه بودن دارم به دنبال اندکی شناخت بیشتر از ائمه و
معصومین نیستم ؟؟!
2 چرا با این که ادعا می کنم سیاست من برای زندگی شخصی و اجتماعی
ام سیاست اسلامی سیره و روش آن حضرات را مطالعه و بررسی نمی کنم ؟؟!
3 چرا نسبت به برگزار نشدن یا کمرنگ برگزار شدن مراسم بزرگداشت شهادت و ولادت آن
حضرت اعتراض نمی کنم و سعی در اصلاح این روش و ارائه مطالب و موضوعات بهتر نمی کنم
؟؟!
4 چرا در این روز سیاه نمی پوشم ؟؟!
5 چرا نسبت به ارائه مطلبی هرچند نامتناسب به این مناسبت از یکی دو روز قبل
اقدام نمی کنم ؟؟!
6 چرا کمتر جرأت شعر گفتن در مورد آن حضرات را به خودم می دهم ( که این دیگر
طبیعی است )
7 چرا آرزو نمی کنم در این روز موفق به زیارت ضریح مطهر آن حضرت در کاظمین و
عتبات مقدسه شوم یا اقلا زیارتی از دور بخوانم