قرن پانزده وارد ربع دوم خود شده است و هر روز که می گذرد با حوادث خود دهان خلایق را بازتر می کند پر حادثه ترین قرن تاریخ بشریت به نحوی پیش می تازد که گویا تا کنون جز سالهائی معدود چیزی جز رکود در تاریخ ثبت نشده
قرن 15 با تمام تلخی ها و شیرینی هایش نماینده هزاران سال حاکمیت ضحاکان ماردوش و قیام کاوه ها است در قرن 15 تمام حقیقت های بی خدشه و خمارهای اسطوره گون صف کشیده اند
تمام خرافات و آفات به جنگ تمامی آیات و کرامات آمده انده
شیطان از ترس صیحه می کشد و جبرئیل از شوق
در کرانه ای کهکشانهائی پرفروغ به قعر سیاه چاله ها می روند و در کرانه ای خمارزدگانی در صف پیاله ها و ناله ها
شیاطین دیگر شب و روز ندارند هر دقیقه دسیسه ای و هر ساعت ریسه ای
و در این میان تو
تو
آری تو
کاش می دانستم کجای غفلت آباد ما قدم می زنی
خدا نگهدارت گل نرگس
لطفا کاملا بخوانید بعدا اظهار نظر بفرمائید
نظری از آقای بادمچیان در مصاحبه با روزنامه اعتماد خواندم و اگر این آقا واقعا این حرفها را زده باشد در هر سطرش چهار تا سوتی داده یا با اینها هماهنگ کرده و یا قبل از مصاحبه سرش به جائی خورده است
حقیقت مطلب چیست ؟!
اگر آمار را نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که اتفاقات زنجیره ای سیاسی در کشور ما سابقه دیرنه دارد یک وقت 10 سال هیچ تروری نیست و ناگهان 100 نفر این ور و آن ور ترور میشوند یک وقت چند سال هیچ سانحه که نه مشکل هوائی نیست و ناگهان ده ها سانحه هوائی پشت سر هم روی می دهد یک وقت 4 نفر در یک هفته آنهم در یک شهر جلوی چشم همه خودسوزی می کنند و از این دست
شما فکر نمی کنید اگر خانواده یک نفر گروگان گرفته شود و کودکش در خطر باشد ممکن است برای نجات آنها و اینکه یک پولی به آنها تعلق بگیرد خودسوزی کند
خلاصه چیزی که از حساب دو دو تا واضح تر است مشکوک بودن است و اینکه چگونه این فتنه گران موفق به این کارها می شوند برای ما معلوم نیست
پاسخ مشکلات اقتصادی و فقر در میان تهرانی ها
به آقای بادمچیان هم باید عرض شود کسی که در تهران پول اجاره بهای یک منزل نقلی را دارد خیلی راحت می تواند با آن پول در دهات آذربایجان یا زنجان یک ویلا بسازد چرا به جای اینهمه فلسفه بافی این را نگفتید ؟!
به نقل از یک خط کوتاه
نمی خوام بگم که کی جامعه رو سر کار گذاشته می خوام بگم همه سرکاریم
اول بگم که توی دین اسلام ما خرجی یا همون نفقه زن و بچه به عهده مرده ولی خرج و نفقه مرد بر عهده زن نیست ولی توی این شرایط یک عده دوره افتادند که خانومها باید مستقل باشند و خودشون خرج خودشونو در بیارند اون وقت چی میشه فقر خونواده تقسیم نمیشه اون وقت چی میشه می رند چلوکبابی خانوم سرافرازانه غذای خودشو حساب می کنه آقا هم با سرافکندگی غذای خودشو بعد چی میشه بعد دیگه زندگی مشترک یعنی چی اونوقت ؟! خانوم راه می فته می ره اداره تو مسیر رفت چهل نفر براش بوق و چراغ برسونم می زنند برگشتم هم همین میشه بعد همکارش عاشقش میشه و اس ام اس کاری عاشقانه براش میده تازه میفهمه که خانوم همسر داره بعد شیکر آب بیشتر میشه بعد آقا میره اداره خانوم منشی محو کمالاتش میشه براش اس ام اس کاری عاشقانه می ده که عزیز جان فردا جلسه داریم تو تلفنش نوشته خانوم جمالی بعد شیکر آب بیشتر میشه بعد تازه خانوم وقت بچه داری هم نداره بچه دو ساله شو میذاره مهد کود میره سر کار بعد با بچه از مهد برمی گرده بچه می گه بابا عمو با ماشین قشنگش ما رو رسوند بعد شیکر آب هی بیشتر میشه بعد یهو دعوا میشه بعد بچه یا باید توی مهد محبت بابا و ننه رو نچشه یا بیاد تو خونه اخمای تو هم و فکر کاری مامانشو ببینه بعد چی میشه تاه صدا و سیما ما میفهمه خیلی جالب شده می آد کلاس آشپزی رو تو شبکه یک میده آقای ... اجرا کنه کلاس میکانیکی رو هم میده خانوم ... بعد تازه از اون جالبتر یه خانوم تحریک میشه می ره تانکر می رونه و بیل میزنه آقاهه هم میگه گور بابای بچه من که نمیتونم زن حوصله داره بچه داری کنم می ره سراغ زندگی مجردی و رفقا و کوه و ... بعد از خبر سراسری دم به ساعت تانکر سواری و بیل زدن خانوم موفقه رو نشون میدند که چطور اینقدر موفق بوده که از زمین N متری X تن محصول برداشت کرده بعد فیلم ساز می آد فیلم خانوم ای وای بمیرم الهی به احساسات ضریف خانومانه آقایون برخورد اشکال نداره یه کم آب قند نوش جان بفرمائید دیگه این با یک خط کوتاه نوشتن حل نمیشه من بازم براتون تو فرصتهای بعد می گم خلاصه اش اینه که زوج های موفق تحصیل کرده دانشگهاهی رکورد زند آقا رکورد تو طلاق بعضی وقتها تو همین شهر تهران تو یه رو روز میزان طلاق و ازدواج یکی میشه یهنی همه کسایی که ازدواج میکنند دارند طلاق می گیرند
ملت خانواده از هم پاشید آقایون مکلف به خرجی دادن بی کار شدند خیلی از خانومها اسیر بلوتوثی رئیس هاشون شدند بچه هاتون نفله شدن محبت ندیده شدند تشنه یه ذره محبت زهرمار فروش بیگانه شدند آخه کی می خوایند اینو بفهمید چرا مثل کبک سرتونو تو برف کردید آخه ؟!
به نقل از یک خط کوتاه
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام علیکم
«مژده»
رئیس جمهور :انشاء الله 22 بهمن امسال 2 جشن همزمان در ایران و در جهان خواهیم داشت:
1- جشن سالگرد یک پیروزی تاریخی در کشورمان
2 - جشن تشییع جنازه نظام سرمایه داری لیبرال دموکرات در جهان غرب !
«انذار»
1 – وجود نبرد متقابل را در مقابل انقلاب به نحوی که مثلا در برابر شهیدان انقلاب اسلامی شهید سازی کنند
در برابر تکبیرهای پیروزی بخش سالهای 57 تکبیر بگویند
همان طور که انقلاب ما به خاطر حقوق ملت که در مقیاس وسیعی تضعیع شده بود و حقوق تمام ملتهای مستضعف جهان در برابر شاه خودفروخته و اربابانشان طلبکار بود در برابر انقلاب با چهره طلبکارانه برخورد کنند
همان طور که رژیم پهلوی به خاطر رابطه با صهیونیستهای جنایتکار بازخواست و زیر فشار قرار می گرفت از مبارزان مظلوم فلسطینی چهره ای تروریستی ساخته شده و نظام به خاطر رابطه با آنها مورد مواخذه قرار گیرد
2 - باید از مرعوب شدن در برابر پروئی های آموزش داده شده به دشمن پرهیز شود و ضروری است که بصیرت خود را افزایش داده و در عین حال به پاک بودن قشر ناشناخته و انقلابی انقلاب جهانیمان باور داشته باشیم
3 - از هرگونه اقدام خودسرانه مخصوصا در برخورد با برخی تجمعات و در صورت دسترسی در جهت مجازات با سلاح چهره های شناخته شده فتنه اکیدا خودداری شود چون فتنه دجالی نیاز شدیدی به کشته شدن آنها با اسلحه انقلابیون و حتی در صورت امکان به نام انقلابیون دارد!
4 - بدانیم که امروز افراد متعددی داعیه دار رهبری از خدا بی خبران داخلی بوده و آنها غیر از وجهه ضد انقلابی و دجالی نقطه شترک قابل ذکری ندارند
5 - تلاش در جهت روشن و آزاد شدن هرچه بیشتر افکار خود و عموم مردم
6 - بدون داشتن رابطه مودبانه با حضرت احدیت آن عزیز شکست ناپذیر و دعا و انابه به درگاه او انقلابی بودن یک فریب شیطانی بوده و باید به نماز اول وقت و اول فرصت و عمل به واجبات و ترک محرمات در آخرین حد توان مقید بود
7 - انتظار ظهور حضرت حجت سلام الله علیه فقط با اطاعت آگاهانه و یا در صورت ضعف نسبی اطاعت بی چون و چرا از منویات ولایت الهی نائب الامام انقلاب اسلامی یعنی ولایت فقیه جمع شدنی است و طبیعتا کسی که چشمانش طاقت زندگی در نور ماه را ندارد در برابر خورشید عالم تاب برخواهد آشفت
لطفا این پیام پخش شود
و الحمد لله ابدا
نمایش همزمان در یک خط کوتاه
سوتی بزرگی که هزینه کننده گان سید علی موسوی هرگز به آن فکر نکرده بودند این بود که نیروی انتظامی روز عاشورا اجازه شلیک یک تیر هوائی را هم ندارد ! سقوط یک نفر از پل و کشته شدن دو نفر توسط اتومبیل ناشناس و یک نفر دیگر در درگیری و یک سید علی موسوی با گلوله !