اخیرا بیشتر با
خدمتتون هستیم
شمارش می کنم فریاد ها را
فرا می خوانم امشب بادها را
برای رعد هم برنامه دارم
که رسواتر کند بیداد ها را
برای آب و آتش خون و شمشیر
فراخوان می دهم فرهاد ها را
که شیرینی در این عالم نمانده
بریدند از ستم شمشاد ها را
غروب شهر غزه غرق خون شد
سحر کو تا کشم جلاد ها را
خجالت چیزی خوبی هست اما
فدا شد نسل ما افسادها را
ارارتور آریائی پارت سامی
جدا کردند اینجا یادها را
برای کافشین دنیای تلخی است
تمسخر می کنند آزادها را
فردا مردم تو خیابون ثابت می کنند که ................. ( میر حسین )
فردا شب یواشکی
آقا اونائی که شعار نه غزه نه لبنان دادند از ما نبودند ( باشه ممنون که از شما نبودند)
اونائی که عکس امامو آتیش زدند از ما نبودند ( خیلی ممنون که فرمودید )
اونائی که قرآنو آتیش زدند از ما نبودند
اونائی که حرمت عاشورا رو شککستند از ما نبودند
خوب شمائی که نمی تونی طرفداراتو از ارازل و اوباش جدا کنی غلط می کنی مردمو دعوت می کنی بیان خیابون شما که مشخص نیست کیا ازت طرفداری می کنند و خودت داری از کیا طرفداری می کنی ... می خوری که بیانیه می دی کاسه داغ تر از آش می شی برای منتظری پسر منتظری هفت نمی گیره شما ..........
برخیر تا رنگ خدا از خان بگیریم
وقت است ناموس از کف دونان بگیریم
ما مردم آزاده و آزادمردیم
پس ادعا از دشمن قرآن بگیریم
سبز و ریاکار ریاست خواه تا کی
پس از دغل بازان دون کوران بگیریم
سبزیم و سرباز ستم سوز ولائیم
سر بر سر دار از ولی فرمان بگیریم
بر حق ولی سید علی سرمایه ماست
سبزی که پنهان بود تا ما جان بگیریم
در جنبش سبز علی عالم شو ای دوست
تا راه بر صد فتنه و طوفان بگیریم
درباره رموز دلم حرف میزنی
حرف از حقایقی کهن و ژرف میزنی
بر فصل سبز و ساده و گرم کتاب عمر
توجیه میکنی که چسان برف میزنی
تو مهربان ترین معلم عمر منی فقط
صرفا در این کلاس دم از صرف میزنی
ظرف زمان حادثه ها کوچه دل است
در این مکان به سنگ غم این ظرف میزنی
با کاف و شین شقایق احساس آشناست
وقتی که دم در این چمن از طرف میزنی