حرفی که برای گفتن ازبر کردیم
پر با زدنش تمام دفتر کردیم
باید به ترازوی خدا دقت کرد
آزادی فکر بوده یا برگردیم
گاهی به خیال عالم دهر شدیم
گه با نفس فرشتگان سر کردیم
اصلاح طلب کمی قدیمی شده بود
در 7 و چهار گاو نوبر کردیم
آن آیه عجیب حرف ما را میزد
مصلح نشدیم و کار کافر کردیم
ما منتظریم که حکومت بکنیم
با ناله خود گوش فلک کر کردیم
معلوم نشد زنان که دریادارند
ما مرد شدیم یا که شوهر کردیم
پرونده کاف و شین شده مختومه
محکوم شدیم که فقط شر کردیم
هیناب دنن ؛قهحطدلیغ ایللرینن
ریضا شاهین اوزون سیبللرینن
کندیمیزین یاری کلیدلرینی
آدی داما قردی ایجیدلرینی
باداملاین قابیخلاین اییبلر
آغیز یارا فقط یاری دییب لر
گنه قوتولماموش اونون قاداسی
قحطلیغ اولدی اون بش ئیل سوراسی
ادامه شعرو حتما ببینید ادامه مطلب
صندوق نظر ات شما
دوکاندار آلتی بارماغین باباسی
گورر کی آجلیغا عولور بالاسی
یاواشجا گوم توچور طلیس لرینه
وداع ادر سورا انیس لرینه
دیئر کی قونشونو چاغیر دنن گل
بو بوغدادی آپاردی دارتا اول
بیزه بیرآز چورک ورن ؛گلنده
ورر کی قالماسین قاداسی سنده
گدیب سورا آجینان عولدی یولدا
یادا اوتاندیغنان عولدی یولدا
او واق دا ملا مرتضی ده گتدی ؟!
مین اوچ یوز ییرمی دورده رحلت ادی ؟!!
محرمین دادی او ئیل بولیندی
جماعتین گوناهلاری سیلیندی
بو گونده قدر نعمتی بولنلر
بیر آز گوجادی هاردا سوز گولنلر
بو واخدا کافشین یالان دانیشماز
یالان دسه مخاطبی آلیشماز
سوروش ددیمم گوجالارین دیلین جن
کیتابداچی قهحطلیغی سیلین جن
هر زمان وقت داشتید برای شنیدن ماجرا حتما پای صحبت پیرمرد یا پیرزنی که بالای 70 سال داشته باشد بنشینید
www.kafshin.dxd.ir وبگاه اشعار کافشین
www.tamiia.dxd.ir وبگاه روستای تیمورلو
بسم الله الرّحمن الرّحیم
هیناب دنن ؛قهحطدلیغ ایللرینی
ریضا شاهین اوزون سیبللرینی
کندیمیزین یاری کلیدلرینی
آدی داما قردی ایجیدلرینی
باداملاین قابیخلاین اییبلر
آغیز یارا فقط یاری دییب لر
گنه قوتولماموش اونون قاداسی
قحطلیغ اولدی ئییرمی ئیل سوراسی
یک نظر برای من :
کارت تمومه. با بد دهنی و فحاشی و تهمت هم فقط عقده دلتو خالی میکنی . کارت تمومه و خودتو به حماقت زدی . با یاری امام زمان و به حرمت خون شهید کربلا ، انتقام خون شهید ای عاشورای 88 تهران به زودی از نامرد هایی مثل شما گرفته خواهد شد .
حالا من شدم فحاش؛ باشه ؛ولی خون من رنگین تر خون حسین نیست شمائید که با کشته شدن کارتون تموم میشه مواظب ادبیاتتون باشید
شاید هیچ کس خیال نمی کرد که روزی موشوی ( نام میرحسین موسوی در بین دوستان عبری زبان و صهیونیست ) و کروبی برای ماندن در صحنه باید دست به دامن هر ناکس حقیری شوند و به هر چیز زایدی آویزان شوند روزی که موسوی با ادعای خط امام و قانون مداری گوش فلک را کر می کرد آیا کسی فکر می کرد روزی تمام افتخارات این آدم شرکت در تشیع جنازه منتظری باشد و تمام خودنمائی ها و بیانیه هایش را غیرقانونی و برای دعوت به تجمعات غیرقانونی انجام دهد برای ماندن حمایت بنی صدر و آمریکا و اسرائیل را به جان بپذیرد و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران هوادارانش را باسکوتی سهمگین تأئید کند بدون تردید او از کشتی انقلاب حسینی بیرون پریده است تا به خیالش با قایق های تندروی آنچنانی مسیر را بپیماید کاش روزی بی هیچ ادعائی حقیتا به این کشتی باز می گشت که ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه اما حیف که او جز با ادعا به این کشتی نمی نگرد
این شعر رو تقدیم می کنم به همه شهدا و علمای تیمورلو ،پدران و مادران
پدر بزرگها و مادربزرگها و معلمین و کشاورزان خدائی زادگاهم
اگه عکس رو نمی بینید از گزینه
عکس شعر کامل تیمورلو رو با خط نستعلیق ببینید ( 8 بیت )
http://450.ir/upload/img/1001/1100-15-12021176i212-51396.JPG
show pictur در کلیک راست استفاده کنید